محل تبلیغات شما
قرار نبود این آدمی بشوم که حالا شده ام. قرار نبود اینقدر دست و پا شکسته خودم را بسازم. بچه که بودم همیشه توی ذهنم تصویر دخترکی را داشتم که منِ آینده بود و الان هرگز اویی که می خواستم نشده ام و هر بار که یاد آن تصویر می افتم قلبم درد می گیرد از این همه دور شدن از آن تصویر ناب و زیبا. از این همه سرگشتگی و گم شدن. گویی خودم را یک جایی نمی دانم شاید 16 سال پیش توی یک روز گرم تابستانی زیر آفتاب سوزان آن شهر جا گذاشتم و بعد از آن ذره ذره از خودم دووووور

ای نگاهت نخی از مخمل و از ابریشم...

این قرارمون نبود که... عشقو تو دلم بیاری، جا بزنی واسه قلبم، جای خالیتو بذاری...

ای عشق ای عزیزترین میهمان عمر...

تصویر ,شدن ,روز ,ام ,نبود ,ذره ,از این ,خودم را ,این همه ,آن تصویر ,از آن

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

✍︎پــــارســـــــا ❧❣︎❧شـــــبــگرد☽ کاغذ پاره