محل تبلیغات شما
نمیدونم چی شد که حواسم پرت پنجره شد و دیدم یه گنجشک لای نرده ها نشسته و لبم لبخند شد. از ذهنم گذشت آخرین باری که به گنجشکا نگاه کردم و متوجهشون شدم کی بوده. چیزی یادم نمی اومد شاید از سال قبل یا قبل ترش یا. هوس دیدنشون افتاد توی سرم که این چند روز به جیک جیکشون دقت میکنم و چشمم به پنجره هاست که ببینمشون این دوس داشتنیای کوچولو و. آدم قد که می‌کشه انگار از یه لذتای ریزی وسط شلوغیای ذهن و زندگیش غافل میشه که میتونن نشونه زندگی کردن آدم باشن نه فقط

ای نگاهت نخی از مخمل و از ابریشم...

این قرارمون نبود که... عشقو تو دلم بیاری، جا بزنی واسه قلبم، جای خالیتو بذاری...

ای عشق ای عزیزترین میهمان عمر...

آدم ,یه ,پنجره ,قد ,وسط ,می‌کشه ,کوچولو و ,و آدم ,داشتنیای کوچولو ,دوس داشتنیای ,این دوس

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دل می‌نوازد